جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

به فرماندارانى که ارتش از قلمرو آنان مى‏گذرد

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

از بنده خدا، على، امیر المؤمنین، به فرمانداران و خراج بگیران کشور که‏

ارتش از قلمرو آنان مى‏گذرد. اما بعد، من سپاهیانى را براى پیکار به راه انداخته‏ام که اگر خدا بخواهد از قلمرو شما خواهند گذشت، البتّه در باره واجباتى که نسبت به خدا در زمینه آزار ندادن و شر نرساندن به مردم دارند. سفارشهائى به آنان کرده‏ام، من در برابر شما و وجدانتان از گزند و زیانى که شاید ارتشیان هنگام گذرشان از آنجا وارد سازند خویشتن را پاک و مبرى مى‏دانم، مگر کسى که گرسنه باشد و بمنظور سیر کردن شکمش ناگزیر گردد که به زور چیزى بدست آرد، و جز زور راهى دیگر هم براى سیر شدن ندارد. ولى آنان را که ناگزیر و پریشان نیستند و بناحق به مال این و آن دست درازى مى‏کنند بگیرید و ستمى را که روا داشته‏اند با ستم پاسخ دهید. مواظب بیخردانى که پیرامونتان قرار دارند باشید، مبادا آنان متعرض سپاهیانى که استثناء کردم بشوند و به ایشان زیان و آزار برسانند. من در میان ارتش هستم، چنانچه شکایتى داشتید بى‏درنگ پیشم بیائید، و شکایتتان را در باره کسانى که جز بوسیله خدا و به دست من چاره بد رفتاریشان را نمى‏سازید بنمائید. تا بیارى و خواست خدا سزایشان را بدهم.