جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

به حارث همدانى

زمان مطالعه: 3 دقیقه

همدان قبیله‏اى است در یمن که سرزمین آن مرکز فرهنگ عالى عرب بود و در شمال صنعاء و مغرب مارب و نجران و جنوب صحراه و مشرق ساحل ابوالعریش قرار داشت. همدانیها پیش از اسلام مشرک بودند و بتهائى مانند یغوث و یعوق را مى‏پرستیدند. على علیه‏السلام در سال 631 م به آنجا لشکر کشید و همدانیها را به دین حنیف اسلام درآورد. و از آن پس حارث جزو دوستان و سر سپردگان امام شد.

اى حارث همیشه پابند قرآن باش و از آن پند و اندرز بگیر، حلالش را حلال بدان و حرامش را حرام بپذیر. و سخنانى را که در باره پیشینیان آورده است باور کن، و آنچه را در دنیا بجاى مانده است با گذشته‏هاى آن یکى بدان، زیرا اینش به آنش مى‏ماند و آخرش با اولش یکسان است، و همه آنها ناپایدار و گذران است. زنهار جز براى حق و اثبات حقیقت به خدا سوگند مخور و آن را بر زبان نیار، و پیوسته نام او را بزرگ و ارجمند بشمار. در باره مرگ و اوضاع پس از مرگ بسیار گفتگو کن، و تا توشه آخرت را فراهم نساخته‏اى و به شرایط رفتن نپرداخته‏اى آرزوى آن را ننموده خویشتن را به مخاطره مفکن. چیزى را که به خود نمى‏پسندى براى مسلمانان دیگر مپسند. از کارى که در پنهانى انجام پذیرد سپس آشکارا مورد شرمسارى و سرزنش قرار بگیرد دورى بجوى، و راهى را که اگر از تو بپرسند چرا در پیش گرفتى و نتوانى پاسخ درستى بدهى و یا پوزشى از آنان بطلبى هرگز مپوى. هیچگاه ناموس خود را آماج تیر زبان این و آن قرار مده، و هر چیزى را که مى‏شنوى بر زبان میاور و در دسترس مردم منه. چه، ممکن است دروغ از آب در آید، و آنچه را به تو مى‏گویند فورا رد نکن، که آن وقت نادانیت بروز مى‏نماید. خشمت را در اوج توانائى که هستى فرو بنشان،

و لگام توسن تندى را بکش و هماى بردبارى را برهان. هنگامى که بر حریفت چیره شدى او را ببخش تا عاقبت به خیر باشى، و هر نعمتى را که خدا به تو ارزانى مى‏دارد درست بکار ببر و بکوش بیهوده آن را اینجا و آنجا نریزى و نپاشى. بایستى که اثر آنچه خدا بر تو ارزانى داشته است در وجودت نمودار گردد، و زبانت پیوسته در ستایش و سپاسگزارى خداى بخشنده و مهربان اصرار ورزد. و بدانکه برترین مؤمنان آنست که بیش از دیگران از جان و مال و بستگانش در راه خدا بذل و بخشش نماید، چون تو هر کار خیرى را که از پیش بفرستى توشه آخرتت خواهد بود، و هر چه از مال دنیا بجاى بگذارى دیگرى را توانگر خواهد نمود. از معاشرت با آنکه پندارش سست و رفتارش ناپسند است پرهیز کن، زیرا هر کس را به دوست و همنشینش مى‏سنجند. و ساکن شهرهاى بزرگ بشو، چه جاى گرد آمدن مسلمانان بیشترى است. ضمنا از غفلتکده‏ها و پریشانخانه‏ها و محل‏هائى که یاران و فرمانبرداران خدا در آنها کمتر آمد و رفت مى‏کنند بپرهیز، و رأى و اندیشه‏ات را در باره چیزى که بدان توجه دارى بکار ببر. زنهار سرگذرها و بازارها منشین، چون سرگذرها و بازارها بعلت این که انواع خوشیها و لذتها را در بر دارد نظرها را جلب مى‏نماید، از این رو جاى شیطان و مرکز فتنه و فریب است. زیر دستان را بنواز، که نوازش کردن آنان راهى براى سپاسگزارى از لطف و مرحمت خداست. در روز جمعه تا نماز نگزارده‏اى به سفر مرو، مگر آنکه این سفر با معذوریت دمساز و یا در راه خدا باشد. در همه کارهایت از خدا اطاعت کن، اطاعت خدا از هر چیز واجب‏تر است. در پرستش و بندگى خویشتن را بفریب، و با دلت به مدارا بپرداز، و آن را آزرده ننموده از خوشى و شادمانى بهره‏مندش ساز. اما فریضه‏هایى را که پایت نوشته شده است ناگزیر باید برابر چشمت بنهى، و هر کدام را به جا و موقع خودش انجام بدهى. مبادا در آن دم که مرگ بسراغت مى‏آید از خدا گریزان بوده و به دنیا روى آورده باشى. از همنشینى با ناپاک و تبهکار بپرهیز، زیرا آدم بد بى‏گمان بدى در بر دارد، و دیر یا زود تو را هم در راه بدى مى‏گذارد.

خدا را بزرگ بشمار، و دوستان خدا را دوست بدار. و از خشم حذر کن، که خشم از صفات اهریمن است، و السلام.