جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

امام شخصاً به اردوگاه خوارج می‏رود

زمان مطالعه: 2 دقیقه

وقتی امام -علیه‌السلام- از هدایت آنان از طریق اعزام اشخاصی مانند صعصعة بن صوحان عبدی، زیاد بن النضر و ابن‏عباس مأیوس شد، تصمیم گرفت که خود شخصاً با آنها روبرو شود تا شاید با تشریح مقدمات و انگیزه‏های پذیرش حکمین و اینکه آنان خود باعث این کار شدند، بتواند همه یا گروهی از آنان را از شورش باز دارد.

امام به هنگام حرکت از صعصعه پرسید که گروه شورشگر در پی کدام یک از

سران خوارج هستند. گفت: یزید بن قیس ارحبی.(1) از این رو، امام -علیه‌السلام- بر مرکب خود سوار شد و از میان اردوگاه گذشت و در برابر خیمه‏ی یزید فرود آمد و دو رکعت نماز گزارد و سپس بر کمان خود تکیه کرد و رو به خوارج سخن را چنین آغاز کرد:

آیا همه‏ی شما در صفین حاضر بودید؟ گفتند: خیر، فرمود: به دو گروه جداگانه تقسیم شوید تا با هر گروه در حد آن سخن بگویم. سپس با صدای بلند فرمود: «خاموش باشید و همهمه مکنید و به سخنانم گوش فرا دهید و دلهایتان را متوجه من سازید. از هر کس شهادت طلبیدم مطابق آگاهی خود گواهی دهد». آن گاه، پیش از آنکه با آنان سخن بگوید، توجهی به مقام ربوبی کرد و همگان را به او متوجه ساخت و گفت:

خدایا این مقامی است که هر کس در آن پیروز شود در روز رستاخیز نیز پیروز خواهد شد و هر کس در آن محکوم گردد در سرای دیگر نابینا و گمراه خواهد شد.

آیا شما به هنگام بلند کردن قرآن بر نیزه‏ها، آن هم به صورت خدعه و حیله، نگفتید که آنان برادران و همکیشان ما هستند و کارهای گذشته‏ی خود را فسخ کرده و پشیمان شده‏اند و به کتاب خدا پناه آورده‏اند و باید نظر آنان را پذیرفت و اندوه آنان را بر طرف ساخت؟ (و من در پاسخ شما گفتم:)

این پیشنهادی است که برون آن ایمان و درون آن عدوان و کینه توزی است؛ آغاز آن رحمت و دلپذیر و پایان آن ندامت و پشیمانی است. بر سر کار خود بمانید و راه خود را ترک مکنید و دندانها را برای جهاد با دشمن بفشارید و به فریاد هیچ نعره کننده‏ای توجه مکنید، که اگر با او موافقت شود گمراه می‏کند و اگر به حال خود واگذار گردد خوار می‏شود.

سرانجام این کار (تسلیم در برابر خواسته‏ی آنان) بر خلاف تأکید من انجام

گرفت و دیدیم که شما چنین فرصتی به دشمن دادید.(2)

ابن‏ابی‏الحدید در شرح خطبه‏ی سی و ششم می‏گوید:

خوارج گفتند که آنچه می‏گویی همه حق و بجاست، ولی چه می‏توان کرد که ما گناه بزرگی مرتکب شده‏ایم و از آن توبه کرده‏ایم و تو نیز باید توبه کنی. امام، بدون اینکه به گناه خاصی اشاره کند، به طور کلی گفت: «أستغفر الله من کل ذنب». در این موقع شش هزار نفر از اردوگاه خوارج، به عنوان انصار امام، خارج شدند و به وی پیوستند.

ابن‏ابی‏الحدید در تفسیر این استغفار می‏گوید:

توبه‏ی امام یک نوع توریه و از مصادیق «الحرب خدعة» بوده است. او سخن مجملی گفت که تمام پیامبران آن را می‏گویند و دشمن نیز به آن راضی شد، بدون اینکه امام به گناهی اقرار کرده باشد.(3)


1) یکی از سران خوارج از قبیله‏ی یشکر بن بکر بن وائل.

2) شرح نهج‏البلاغه‏ی ابن‏ ابی‏الحدید، ج 2، ص 280.

3) همان، همانجا.