اقامهی نماز با جماعت یک تکلیف استحبابی است و تخلف از آن گناه نیست، ولی وضع در آغاز اسلام به گونهای دیگر بود و عدم شرکت در آن به طور متوالی نشانهی
اعتراض به حکومت و نفاق و دو رویی بود. از این جهت، در روایات اسلامی تأکید بر اقامهی نماز با جماعت شده است که فعلاً مجال نقل آنها نیست.(1)
خوارج با حضور در مسجد و عدم شرکت در نماز، مخالفت خود را اظهار میداشتند و به هنگام اقامهی نماز به دادن شعارهای تند میپرداختند.
روزی امام -علیهالسلام- به نماز ایستاده بود. ابنکواء، از سران خوارج، به عنوان اعتراض این آیه را تلاوت کرد:
«و لقد أوحی إلیک و إلی الذین من قبلک لئن أشرکت لیحبطن عملک و لتکونن من الخاسرین» (زمر: 65).
به تو و به پیامبران پیش از تو وحی کردیم که اگر شرک ورزی عمل تو تباه میشود و از زیانکاران به شمار میآیی.
امام -علیهالسلام- با کمال متانت و به حکم قرآن که «و إذا قرء القران فاستمعواله و أنصتوا لعلکم ترحمون»(2) (اعراف: 204) سکوت کرد تا ابنکواء آیه را تمام کرد و سپس به نماز خود ادامه داد. ولی او مجدداً آیه را خواند و امام نیز سکوت کرد. ابنکواء چند بار این عمل را تکرار کرد و امام -علیهالسلام- با کمال صبر و حوصله سکوت را برگزید. سرانجام امام -علیهالسلام- با تلاوت آیهی زیر به او پاسخ گفت، به گونهای که آسیبی به نماز او نرسید و هم او را ساکت و منکوب کرد:
«فاصبر إن وعده الله حق و لا یستخفنک الذین لا یؤمنون». (روم: 60)
صبر را پیشهی خود ساز و کارهای افراد غیر مؤمن تو را خشمگین نسازد.(3)
ابنکواء با تلاوت آیهی یاد شده، با کمال وقاحت، نخستین مؤمن پس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را مشرک قلمداد میکرد زیرا غیر خدا را در مسئلهی حکم شریک قرار داده
بود. ما بعداً دربارهی مسئلهی حاکمیت الهی بحث گستردهای خواهیم داشت.
1) رجوع شود به: وسائل الشیعه، ج 5، ابواب نماز جماعت، باب 1، ص 370.
2) هر موقع قرآن تلاوت شد به آن گوش فرا دهید و آرام باشید شاید مورد رحمت الهی قرار گیرید.
3) تاریخ طبری، ج 4، ص 54 و شرح نهجالبلاغهی ابنابیالحدید، ج 2، ص 269.