جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آیا ارتباط با ارواح ممکن است؟

زمان مطالعه: 3 دقیقه

از ظاهر کلام امام علیه السلام چنین بر مى‏آید که او با ارواح مردگان سخن مى‏گوید و آنها سخنان امام علیه السلام را درک مى‏کنند و حتى از آن استفاده مى‏شود که اگر اذن پروردگار باشد آنها نیز مى‏توانند با انسان‏ها ارتباط برقرار کنند و به این ترتیب دلیلى است بر امکان ارتباط با ارواح، هرچند بسیارى از مدعیان در این زمینه دروغ مى‏گویند و با خیالات خود ارتباط پیدا مى‏کنند ولى اصل ارتباط امکان‏پذیر است.

در اینجا این سؤال پیش مى‏آید که آیا این تعبیرات با آنچه در قرآن مجید در سوره «فاطر» آیه 22 آمده هماهنگ است که مى‏فرماید: «وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَّنْ فِى الْقُبُورِ»؛ و تو نمى‏توانى سخن خود را به گوش آنان که در گور (خفته) اند برسانى».

در پاسخ باید به نکته‏اى توجه داشت که مشرکان قطعاً سخنان پیامبر صلى الله علیه و آله را مى‏شنیدند و گوششان از این نظر کر نبود؛ ولى این سخنان حکمت‏آمیز در دل و جانشان نفوذ نمى‏کرد، بنابراین معناى آیه شریفه چنین مى‏شود: همان‏گونه که نمى‏توانى مردگان را هدایت کنى این قوم مشرک لجوج و متعصب را نیز نمى‏توان هدایت کرد، چرا که گوش شنوا ندارند؛ گوشى که مطالب را بشنود و به درون جان انسان منتقل کند.

شاهد سخن این که مطابق آنچه در منابع اسلامى و از جمله منابع اهل سنت همچون صحیح بخارى(1)و تفسیر روح المعانى ذیل آیه مورد بحث آمده است پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله بعد از پایان جنگ بدر دستور داد اجساد کفار را در چاه خشکى بیفکنند. سپس آنها را صدا زد و فرمود:«هَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ حَقّاً؟

فَإنِّی وَجَدْتُ ما وَعَدَنِىَ اللَّهُ حَقّاً؛ آیا آنچه را که خدا و رسولش وعده داده بود حق یافتید؟ من آنچه را خداوند به من وعده داده بود حق یافتم». در اینجا عمر اعتراض کرد و گفت: اى رسول خدا! چگونه با اجسادى سخن مى‏گویى که روح ندارند؟فرمود: شما سخنان مرا بهتر از آنها نمى‏شنوید. جز این‏که آنها توانایى پاسخ‏گویى ندارند(ما أنْتَ بِأسْمَعٍ لِما أَقُولُ مِنْهُمْ غَیْرَ أنَّهُمْ لا یَسْتَطیعُونَ أنْ یَرُدُّوا شَیْئاً).

در مسند احمد نیز همین معنا به صورت روشن‏ترى آمده است.(2)

اضافه بر این ممکن است در موارد عادى آنها (اهل قبور) صداى کسى را نشنوند؛ اما در مواقع فوق‏العاده، هنگامى که پیامبر صلى الله علیه و آله یا امام معصوم علیه السلام یا یکى از اولیاء اللَّه با آنها سخن خاصى بگوید آن را خواهند شنید.

از اینجا پاسخ بعضى از وهابیان ناآگاه و کم‏سواد نیز داده مى‏شود که مى‏گویند:چرا شما به پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله بعد از رحلتش متوسل مى‏شوید. او سخن کسى را نمى‏شنود؟!

راستى جهل و نادانى چه عقاید زشتى براى انسان به بار مى‏آورد؛ هنگامى که خداوند درباره شهدا- هرچند از افراد عادى لشگر اسلام باشند- مى‏فرماید:«أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»(3)و آنها را زندگان جاوید مى‏نامد، چگونه مقام پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله را از مقام آنها کمتر مى‏شمرند. به علاوه خودشان همه روز در نمازها بر پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله سلام و خطاب مى‏دهند آیا سلام، آن هم از دور به کسانى که در قبورند و چیزى نمى‏فهمند معنا دارد؟ همچنین در حدیثى از خود آن حضرت مى‏خوانیم که فرمود:«صَلُّوا عَلَىَّ فَإنَّ صَلاتَکُمْ تَبْلُغُنی حَیْثُ کُنْتُمْ‏؛ بر من درود بفرستید که درود شما هر جا که باشید به من مى‏رسد».(4)

جالب این‏که در مسجد پیامبر صلى الله علیه و آله تابلوى بزرگى زده‏اند و بر روى آن نوشته‏اند: «لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِىِّ»؛ صداى خود را از صداى پیامبر بالاتر نبرید»(5) و به همین دلیل، مردم را به سکوت در مقابل قبر شریف پیامبر صلى الله علیه و آله دعوت مى‏کنند. اگر نعوذ بالله پیامبر صلى الله علیه و آله بعد از وفات چیزى نمى‏فهمد این کارها چه معنا دارد.


1) صحیح بخارى، ج 5، ص 97، باب قتل ابى جهل.

2) مسند احمد، ج 2، 113، ح 4849.

3) آل عمران، آیه 169.

4) سنن ابى‏داود، ج 1، 453، ح 2042؛ ابن حجر نیز در فتح البارى، ج 6، ص 352 این حدیث را نقل کرده تصریح مى‏کند که سند این حدیث صحیح است.

5) حجرات، آیه 2.