جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آزاد منشی و بزرگواری امام

زمان مطالعه: 2 دقیقه

هر صاحب قدرت و سلطه‏ای بود این بی ادبان جسور را، که رئیس کشور را مشرک و کافر می‏خواندند، ادب می‏کرد، ولی امام -علیه‌السلام- بر خلاف روش اغلب سلطه‏گران، با کمال سماحت و سعه‏ی صدر، با آنان روبرو می‏شد.

روزی امام -علیه‌السلام- بر کرسی خطابه قرار گرفته بود و مردم را پند می‏داد. ناگهان یک نفر از خوارج از گوشه‏ی مسجد فریاد زد: «لا حکم إلا لله». وقتی شعار او تمام شد فرد دیگری برخاست و همان شعار را تکرار کرد و بعد گروهی برخاستند و همان شعار را سردادند.

امام -علیه‌السلام- در پاسخ به آنان فرمود: سخنی است به ظاهر حق، اما آنان باطلی را دنبال می‏کنند. سپس فرمود: «أما إن لکم عندنا ثلاثاً فاصبحتمونا» یعنی: تا وقتی که با ما هستید از سه حق برخوردارید (و جسارتها و بی‏ادبیهای شما مانع از آن نیست که شما را از این حقوق محروم سازیم).

1- «لا نمنعکم مساجد الله أن تذکروا فیها اسمه»: از ورود شما به مساجد خدا جلوگیری نمی‏کنیم تا در آنجا نماز بگزارید.

2- «لا نمنعکم من الفی‏ء ما دامت أیدیکم مع أیدینا»: شما را از بیت‌المال محروم نمی‏کنیم مادامی که در مصاحبت ما هستید (و به دشمن نپیوسته‏اید).

3- «لا نقاتلکم حتی تبدؤونا»: تا آغاز به جنگ نکرده‏اید با شما نبرد نمی‏کنیم.(1)

روزی دیگر امام -علیه‌السلام- در مسجد مشغول سخنرانی بود که یک نفر از خوارج شعار داد و توجه مردم را به خود جلب کرد.

امام -علیه‌السلام- فرمود: «الله اکبر، کلمة حق یراد بها الباطل». یعنی سخنی حق است ولی از آن معنی غیر حق قصد شده است. سپس افزود: اگر سکوت کنند با آنان همچون دیگران معامله می‏کنیم و اگر سخن بگویند پاسخ می‏گوئیم و اگر شورش کنند با ایشان می‏جنگیم.

آن گاه یک نفر دیگر از خوارج به نام یزید بن عاصم محاربی برخاست و پس از حمد و ثنای خدا گفت: به خدا پناه می‏برم از پذیرش ذلت در آیین خدا. یک چنین کاری خدعه در امر خدا و ذلتی است که صاحب آن را به خشم الهی دچار می‏سازد. علی، ما را به قتل می‏ترسانی؟

… امام -علیه‌السلام- در پاسخ او سکوت کرد و در انتظار حوادث آینده نشست.(1)


1) تاریخ طبری، ج 4، ص 53.